نوع مقاله : پژوهشی (تحلیل)
نویسنده
دانش آموخته دکترای رفاه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده
تعاون به معنای عام آن در طول زندگی بشر و مفهوم خاص آن در نظامهای اقتصادی، در تقویت بخش مردمی و قدرتبخشی جمعی و کاستن آثار زیانبار گسترش سرمایهداری بیقیدوشرط، نقش تعیینکنندهای دارد. نادیده انگاشتن ماهیت مستقل تعاونیها و استفاده از آن به شکل ابزاری، مولد چالشهای جبرانناپذیری است که این مطالعه به بخشی از آنها میپردازد. مجموعهای از فقدانها که با بررسی پروندهها و روند تحول مصوبات مراجع قانونگذار به دست آمد، مولد وضعیت موجود است که عبارتاند از: فقدان آگاهی از ماهیت تعاونی، فقدان وفاق در خصوص وجود بخش تعاونی در میان سیاستگذاران، فقدان آشنایی با قواعد و قوانین تعاونی در سطح اعضا و مدیران در خصوص اهمیت موضوع مشارکت حداکثری در اداره تعاونی، فقدان استقلال و ماهیت وابسته تعاونیهای دستوری، فقدان نظارت اثربخش بر رویهها و کنشگران مؤثر بخش تعاون، فقدان هماهنگی میان نهادهای درگیر که توصیه میشود ضمن بازنگری در روند موجود و استفاده نکردن از تعاونیها در راستای اجرای دیگر سیاستها، از رانتپروری در این حوزه جلوگیری شود و بخش تعاون با اندیشهورزی صاحبنظران در راستای گفتمان تعاونی حقیقی در مسیر درست قرار گیرد.
کلیدواژهها